بخش سوم :
www.farsnews.com/news
برشی از خون دلی که لعل شد»
۳شاعر عراقی که رهبر انقلاب گمشده خود را در اشعار او یافتند.
فراگیری ادبیات عرب
پیشتر گفتم که ادبیات عرب را در بالاترین سطوح آموختم. من شیفته این علوم بودم و از آن لذت میبردم؛ بهویژه بیشتر شیفته کتاب مغنی در نحو و مطول در بلاغت بودم.
بخش بدیع در مطول از شیرینترین درسهای من بود. من با موضوعات این بخش، زندگی میکردم و روحم از آن مالامال میشد. بسیاری از شواهد شعری آن را از بر کردم. علم بیان هم به همین گونه بود. تا الان هم گاهی برخی از آن ابیات را با خود زمزمه میکنم؛ مانند این نمونه:
وکأن محمر الشقیق إذا تصعد أو تصوب
أعلام یاقوت نشرن على رماح من زبرجد
و کأنّ النجوم بین دجاها سنن لاح بینهنّ ابتداع
که این از شاهکارهای تشبیه است.
و از دیگر شاهکارهای تشبیه در بلاغت نیز این گفته شاعر است:
کأن مثار النقع فوق رئوسنا وأسیافنا لیل تهاوی کواکبه
شگفتآور اینکه چنین تشبیه جالب و دقیقی، کار یک فرد نابینا است که نه جنگ را میتواند ببیند، و نه گرد و خاک آن را، و نه شمشیرهای آن را!
همچنین از شاهد مثالهای بسیار جالب در بدیع، سخن ابوتمّام است که میگوید:
یقول فی قومس» قومی و قد أخذت منا السُری و خطا المهریه
أمطلع الشمس تبغی أن تؤمّ بنا فقلت کلا، ولکن مطلع الجود
هیچ شاعری ۔ حتی متنبّی - به پای ابوتمّام نرسیده، بلکه متنبّی از ابوتمّام خیلی اخذ کرده است.
من تمام کتاب اغانی را خواندهام. از جمله عواملی که مرا به ادامه خواندن این کتاب تشویق میکرد، لذتی بود که از اشعار آن میبردم. چند جزوه دارم که حاوی مطالبی است که از اغانی گلچین کردهام. البته از خواندن این کتاب هدف دیگری هم داشتم که به جای خود گفته شده است.
دانشنامههای بزرگ عربی را در زمینههای تاریخ و تاریخ ادبیات خوانده ام و حاشیه ها و ملاحظات خود را پشت جلد هر کتاب نوشته ام.
درباره این سایت