بخش دوم .
تاثیر حکومت مدرن بر مجموعه افراد و امکانات درون جامعه
بین پرورش و رشد فردی و پرورش و رشد اجتماعی تفاوت وجود دارد و فرد در بستر جامعه و جامعه در بستر تاریخ تکامل پیدا میکند. روشن نمودن تاثیر حکومت و ولایت بر اختیارات افراد در واقع تبیین چگونگی بسترسازی جامعه برای تحرک افراد درون جامعه و به گردش درآمدن امکانات بالفعل و تحقق امکانات بالقوه جامعه است. مهمترین وظیفه حکومت در شکل امروزی آن، ایجاد شرایط برای جهتدهی به ارادهها و اختیارات انسانها است. حکومت در سایه ایجاد شرایط اقتصادی با زمینهةای فرهنگی یا اعمال شیوههای خاص برای حضور ی مردم، باید بسترهایی در جامعه ایجاد کند که در آن بسترها اختیارات و تصمیمگیریهای مردم، محدوده و جهتگیری خاصی داشته باشد. به بیان دیگر، حکومت به شکل امروزی آن، برای اعمال حاکمیت، ابزارهایی دارد که در گذشته بدین قوت در اختیارش نبوده است. در زمینه اقتصادی، حکومتها به تسلط بر منابع مهم و با تصمیمگیری بر نحوه گردش اعتبارات و منابع مالی و پولی، قدرت سازماندهی و جهتدهی رفتار اقتصادی مجموعه داخل خود را دارند. در جهان امروز، حکومتها نمیتوانند به حوادث اقتصادی دنیا، به ویژه حوادث سطح کلان بیاعتنا باشند؛ برای مثال هیچ حکومتی نمیـواند موازنه ارزی کشوری با سایر کشورها را نادیده بگیرد؛ چرا که بیتوجهی به آن، چه بسا به ورشکستگی اقتصادی کشور بیانجامد. بنابراین ولایت پولی بر کشور، ولایتی نیست که از لحاظ موضوع از جانب مردم به حکومت تفویض شده باشد؛ بلکه حکومت، اگر چنین نکند، حاکمیت او خدشهدار خواهد شد. اگر حکومت بر سرنوشت اقتصادی مردم، نحوه توازن صادرات و واردات، و تامین و توزیع درآمد در کشور نظارت نکند، وظیفه خود را به انجام نرسانده است و چه بسا حاصل تلاش دهها ساله یک ملت را با بیتدبیری در این امر بر باد دهد.
حکومت با تسلطی که بر منابع اقتصادی دارد و متناسب با اعتباراتی که به بخشهای متفاوت میدهد و به علت محدودیت منابع ارزی و اقتصادی کشور، نمیتواند در همه امور به طور مساوری سرمایهگذاری کند؛ زیرا سرمایه"ذاری در هر بخش موجب محدودیت در بخشهای دیگر است؛ سرمایهگذاری در بخش صنعت نفت، باعث محدودیت سرمایهگذاری در بخش صنعت فولاد و سرمایه"ذاری در صنعت فولاد، باعث محدودیت سرمایهگذاری در بخش کشاورزی خواهد شد. از اینرو حکومت از طریق اعتباراتی که به بخشهای مختلف اجتماعی اعطا میکند، میل مردم را برای سرمایهگذاری در برخی از بخشها تقویت و در برخی دیگر تضعیف مینماید. این بسترسازیها متناسب با مصلحتی است که برای آن مقطع از رشد و توسعه کشور و تامین احتیاجات ضروری است.
همچنین در بخش فرهنگی باید به این نکته توجه داشت که نمیتوان اطلاعات را به نحو یکسان در اخهتیار همه قرار داد و نیز فراهم کردن زمینه پرورش فکری برای همه به نحو یکسان امکانپذیر نیست، بنابراین حکومت باید ضوابطی را برای ارائه اطلاعات و ایجاد زمینه پرورش فکری برای افراد، متناسب با شرایط و ضوابط خاص فراهم آورد تا متناسب با رشد و توسعه کشور، توسعه فرهنگی نیز صورت بگیرد.
بدین سبب حکومت از طریق وضع قوانین خاص و ایجاد نهادهایی همچون وزارتخانهها و دانشگاهها، در تصمیمگیری مردم و ایجاد رغبت یا بیرغبتی در مردم، تاثیری مستقیم دارد یا از طریق وسایل ارتباط جمعی یا وسایل عنری مستقل دیگر مثل سینما، تئاتر و کتاب، جریانهای فکری را در جامعه ایجاد میکند.
اما در زمینه ی اینکه قدرت در جامعه چگونه توزیع شود و این
درباره این سایت